معماری مدرن روزدنیا...؟
هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری مدرن روزدنیا و آدرس memarie-modern.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 معماري ديناميك

ديناميك در فيزيك به معناي حركت است . در معماري نيز ديناميك به عنوان يك سبك و هم به عنوان يك پديده خارق العاده مطرح مي شود . ساختمانهايي كه دائما در حال حركت و تغييرند و در عين حال شكل خود را براي انطباق با تصورات انساني تغيير مي دهند ، اندام ها و اشكالشان تغيير مي كند تاهمخواني بهتري به افكار و تخيلات ما و همچنين طبيعت داشته باشد . بناهاي ما در معرض خورشيد و باد هستند ، بنابراين طبيعت به تنهايي تمام انرژي مورد نياز را به ساختمان مي دهد . اين ساختمانها جهت حركت خورشيد را تعقيب مي كنند ( سازگاري با محيط طبيعي ) . بنابراين همساز شدن با طبيعت باعث مي شود اين بناها انرژي مورد نياز خود را تامين كنند .

در اين سبك از معماري با چرخش 360 درجه اي ، چشم اندازي باز و ديد گسترده و عميق از جهان طبيعت آينده و زندگي دريافت مي شود .

بناهاي معماري ديناميك دائما در حال تعديل و تغيير در شكل و كالبد خود است .

در اين بناها هرطبقه به صورت مجزا در حال چرخش است . و همزمان با آن فرم كلي بنا در حال تغيير و تحول است و نماهاي متفاوت از زواياي متفاوت را به ارمغان مي آورد . اين رويكرد جديد ، در واقع نوعي قالب با معماري معاصرهاست كه تا به حال تمام اتفاقات آن را براساس قانون گرانش زمين بوده است و به عبارت ديگر بينش و ديدگاه جديد اين سبك معماري بر اساس مجموعه نيروهاي محرك پايه ريزي شده كه درواقع معماري سنتي كه تاكنون بر اساس ثقل و جاذبه استوار بوده است را به چالش مي كشد . معماري ديناميك سمبل فلسفه جديدي بوده كه سيماي شهرها و ايده زندگي ماراتغيير خواهد داد. از اين به بعد بناها و ساختمان ها داراي بعد چهارم مي شوند كه همان زمان است . پس ديگر فرم آنها به اجسام صلب و سخت محدود نمي شود و بناها داراي رويكرد و گرانشي نوين و انعطاف پذير خواهند شد و در نتيجه شهرها سريع تر از آنچه تصور مي كنيم تغيير خواهند كرد .

با اين معماري نوظهور خانه هايي كه ما در آن زندگي مي كنيم و نحوه زندگي ما شروع به تغيير اساسي مي كند و ساختمان ها ديگر محصول افكار فسيل شده و قديمي معماران نخواهند بود . بلكه تبديل به بناهايي مي شوند كه در حال دگرگوني هستند و دائما براي ما چشم اندازها و تجارب جديدي همراه با زمان را به ارمغان مي آورم درنتيجه قلم معماران نمي تواند محيطي را بر ما تحميل كند ، هرساختمان داراي نوعي آزادي ، اختيار و خاستگاه خاص خود مي شود . روشهاي پيشرفته ساخت و توانايي توليد انرژي توسط خود بنا كه همان خودكفايي درتوليد برق است دوفاكتور و ويژگي شاخص در معماري ديناميك مي باشد .

دوويژگي شاخص درمعماري اين بنا :

1.      نحوه ساخت

2.      خودكفائي در توليد انرژي

 اين سبك معماري در چگونگي ساخت نيز داراي نوآوري است . درواقع ساخت نيز داراي نوآوري است . در واقع اولين ساختماني است كه دركارخانه و بدون سايت ساخته مي شود ( به جز هسته مركزي بتني ساختمان )كه در محل بنا واقع مي شود و قطعات پيش ساخته و واحدهاي پيش ساخته به هسته الصاق مي گردد . اين اجزا ( لونيت ها ) با استاندارد كيفي بالا دركارخانه ساخته مي شود و تمام لوله كشي ها ، سيم كشي ها ، سيستم تعويه و نازك كاري آن انجام مي شود كه خود مزيتي بزرگ محسوب مي گردد . جون در اين روش نازك كاري داراي كيفيت بالايي است و همچنين لونيت ها در سايت به هسته بتني متصل مي شود به تعداد كمتري كارگر ساختماني در سايت نياز است درنتيجه تلفات جاني و صدمات كمتري دارد .

تعداد كارگران ساخت مورد نياز از 2000 كارگر به 90 نفر كاهش مي يابد همچنين در مخارج و زمان ساخت ساختمان صرفه جويي مي شود . بنابراين اين روش داراي تضمين صرفه جويي 20 درصدي در هزينه هاست كه تاثير عظيمي در ساخت و ساز جهاني خواهد داشت . در حقيقت سه ويژگي خاص معماري ديناميك يعني تغيير شكل ، روشهاي پيشرفته توليد صنعتي قطعات و خودكفايي بنا در توليد انرژي ، مي تواند مزاياي بسيار زيادي در سطح ساخت و ساز جهاني به دنبال داشته باشد . در داخل اين بناها از سيستم دي كنترل الكتريكي و طراحي داخلي و مبلمان بسيار لوكس استفاده خواهد شد .

در واقع در يك برج گردان كارخانه 90 درصد كارها در كارخانه ها انجام مي شود ورودي هسته مركزي در سايت مونتاژ و هزينه تمام شده آن 23% كمتر از روشهاي متداول امروزي ساخت و سا ز در محل بناست. و به جاي 2000 نفر 700 نفر در كارخانه در شرايط مطلوب كارمي كنند و 90 نفر هم در سايت كار مونتاژ را انجام مي دهند .

3.      خودكفايي در توليد انرژي الكتريكي : در اين نوع از معماري توربين هاي بادي كه به صورت افقي بين طبقات نصب مي شود بهره مي برند كه علاوه بر تامين برق كل ساختمان برق مورد نياز چندين ساختمان مجاور و در مقياس خودش را نيز فراهم مي كند .

اين بناها متغير قادر به تامين دروني الكتريكي خود خواهند بود و توربين هاي بادي به همراه پانل هاي خورشيدي با استفاده از باد و نورخورشيد درون ايجاد هرگونه الودگي تمام انرژي مورد نياز خود را فراهم مي كنند كه ارزش آن در سال معادل 7 ميليون دلار خواهد بود .

هرتوربين مي تواند 3% مگاوات برق توليد كند مثلا باتوجه به وجود 4 هزار ساعت باد سالانه در دبي ،‌بهترين هاي استفاده شده در بنا مي توانند 1200000 كيلووات ساعت انرژي توليد كنند . باتوجه به اينكه مصرف متوسط انرژي هرخانواده 24 هزار كيلووات ساعت تخمين زده مي شود . هر توربين مي تواند انرژي 50 خانواده را تامين كند .

 

پايه گذاري معماري ديناميك :

باشروع كارهاي ساختماني اولين بناي متحرك توسط معمار ايتاليايي تبار ديويد فيشر عصر تازه اي در معماري آغاز مي شود به نام عصر معماري ديناميك

فيشر 58 ساله كه داراي مدرك دكتراي افتخاري كازا از موسسه پروديو در دانشگاه كلمبيا از نيويورك است مي گويد : او حتي وقتي يك پسر بچه ي كوچك بوده اين افكار را در ذهن خود داشته است . او به ياد دارد روزي كه مادرش او را به اطراف درياي مديترانه براي تعطيلات برده و از او پرسيده بود كه كجا مي خواهد زندگي كند ، او درست در همان موقع دريافته بود كه نمي خواست در مكان معيني زندگي كند يا در جايي كه زندگي خواهد كرد محصور نباشد.

پس از همانجا بود كه نظريه زندگي در يك مكان ولي داشتن منظره هاي مختلف شكل گرفت فيشر مي گويد " من هميشه معتقد بودم كه معماري بايد بخشي از زندگي باشد ، پس من دنبال وجه و بعد چهارم مي گشتم كه زمان است . اين داراي هما ن فضا و مكان است رو به منظره هاي مختلف .

 

او به فلورانس رفته بود تا يك هنرمند شود و وقتي حركت دوره رنسانس ( تولد دوباره هنر و فرهنگ ) شروع شد او با درجه افتخاري از دانشگاه فلورانس در سال 1976 فارغ التحصيل شد . سپس در همان دانشگاه معماري را تدريس كرد . فيشر ميگفت كه طرح او به مستاجران اجازه استفاده نوعي آسانسور مخصوص را خواهد داد كه بتوانند ماشينشان را در طبقه فوقاني ساختمان يا هركدام طبقه اي كه در اشتغال خود دارند پارك كنند . اين ساختمان قابليت فهم حداقل سه زبان انگليسي ، ايتاليايي و عربي را خواهد داشت .



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

مقدمه :

اين بناي باستاني در شمال غربي فيروزآباد واقع شده است. مصالح اين كاخ ساروج و سنگ لاشه مي باشد كه با روكشي از گچ پوشيده شده است.

بناي اين كاخ مربوط به اردشير اول بنيانگذار سلسله ساساني (سده 3م) است.

به علت قرار گرفتن اين كاخ در كنار چشمه «قمپ آتشكده» آن را آتشكده فيروزآباد نيز مي نامند.

اين بنا با طول 116 متر و عرض 55 متر يکي از کاخ هاي ييلاقي اردشير به شمار مي رود که از سنگ پاره و ملاط گچ ساخته شده و نماي آن از شمال به چشمه جوشان ورودي موسوم به برم پير (قمپ و خنب) که آب زلالي از آن مي جوشد و جاري مي گردد و از جنوب به ديوار باره بلندي است که آتشکده اصلي در آن جهت و بيرون از کاخ ساخته شده است.

از ورودي شمالي بعد از ايواني به طول 28 و عرض 14 متر با سقف گهواره اي به تالار مياني مربع شکل و گنبد واري به ابعاد 14×14 وارتفاع بين 25-21 متر ول مي شود و از تالار مياني به دو تالار قرنيه در شرق و غرب اتصال دارد و هر تالار با راهروهاي جداگانه به بخش هاي ديگر کاخ راه دارند و راهرو تالار غربي به پلکان طبقه دوم کاخ منتهي مي شود. ايوان جنوبي بيشتر به اتاق هاي چهار جانب کاخ که به نظر جمعي از کارشناسان مهمانسراي کاخ بوده و به ورودي جـنـوبـي باز مي شود. گچ بري و تزئينات تالارها بسيار زيبا و با شکو شبيه کاخ تچر، تخت جمشيد مي باشد زيربناي کاخ با چشمه جوشان 8500 متر مربع مي باشد.

آتشکده فيروزآباد- کاخ اردشير بابکان

نماي بالا                    بخش باز سازي شده                    داخل کاخ

كاخ اردشير بابكان :

زير بناي اين كاخ 115×55 متر است و اطراف آن را ساختمان ها و ديوارهايي پوشانده كه آثار آن هنوز باقي است. مصالح اين كاخ از سنگ لاشه و ملات گچ است. كاخ داراي سه ورودي است و ورودي اصلي در سمت جنوب قرار دارد. در شرق و غرب حياط ، در هر دو طرف دو اتاق با طاق گهواره اي وجود دارد. دو ايوان در شمال و جنوب اين بخش ساخته شده كه پشت ايوان شمالي سه تالار گنبددار مربع شكل جاي دارد.  يكي از تالارها داراي گنبدي با دهانه باز است.

تزئينات  به كار رفته در اين تالارها قابل مقايسه با تزئينات  كاخ " تچر" تخت جمشيد است و ابعاد بزرگ سه تالار اين كاخ آدمي را به تعجب وا مي دارد.كاخ دو طبقه بود و بعد از تالارها، ايواني رفيع يادآور ايوان هاي بزرگ دوره اشكانيان است. در هر طرف ايوان دو تالار با سقف هاي گهواره اي ديده مي شود. اندازه اتاق هاي اين كاخ با اندازه اتاق هاي قلعه دختر برابر ، و طرح هر دو بنا مشابه است. آثار گچ بري هاي دوره ساساني ، در اين ساختمان  به قوت خود باقي است و ستون هايي مشابه ستون هاي نماي خارجي، در داخل نيز به كار رفته است. زير بناي كاخ با بركه ي آن 8496 متر مربع است. برخي از قسمت هاي سالم مانده كاخ در سال هاي اخير از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور بازسازي و تعمير شده است.

 

ساير آثار اطراف كاخ

آثار بناي آشپزخانه در پشت كاخ، تل نقاره خانه در مجاورت كاخ و قلعه حسن آباد و برخي روستاهاي باستاني ديگر در اطراف كاخ وجود دارد. بناي امامزاده جعفر در محدوده ي شهر قديم كه از دوره ايلخاني باقي مانده و با سنگ قبرهاي بسيار جالب كه يكي از آنها تاريخ 741 ه. ق را دارد ، از آثار ديگري است كه در اطراف اين كاخ وجود دارد.

كاخ آتشكده پارس

ديگر از بناي معظم و كم نظير باستاني فيروزآباد كه بصورت ويرانه‌ايدرآمده، كاخ بزرگي است در سوي باختري شهر كنوني و آنطرف رودخانه. فضاي زيربنا 55×104 متر ميباشد، و اردشير پس از گشودن تمام نواحي پارس و كرمان و شكست شاهانمحلي اين نقاط، دستور داد تا در فيروزآباد علاوه بر تجديد بناي شهر، آتشكده و كاخيباشكوه بسازند و آنرا «ايران را شكوه افزايد» نام گذارد.

كاخ فيروزآباد نخستين بناي طاق و گنبددار عهدساساني است كه با يك اسلوب معماري اصيل ملي با سنگهاي نيمه تراش ميخكي ساخته شده، وطاق و گنبد هم از سنگ و سبك آن هم ايراني ميباشد. ستونهاي چهارگوش و نيمه ستون همهاز سنگ ميخكي در اين ساختمان بكار رفته، و اين نوع ستون سازي در بناهاي اشكاني نيزديده شده است. درون بنا و روي سنگها را با گچ‌بريهاي عالي كه ويژه معماري عهدساساني است مزين گرديده، و بالاي طاقچه‌ها و درگاهها گيلوئي‌هائي است به سبكگيلوئي‌هاي بالاي درگاه‌ها در تخت جمشيد.

كاخ و آتشكده فيروزآباد با آنكه در آغازشاهنشاهي اين دودمان ساخته شده، از بهترين ساختمانهاي عهد ساساني و طرح و نقشه وهنر آن كاملاً ايراني و ملي است. قسمتي از اين بنا كه طاقهاي سنگي گنبدي آن بجامانده شامل بسياري از نكات و اصول جالب معماري است كه دوره‌هاي بعد در سايرساختمانهاي ساساني از آن تقليد شده، و چون اساس بنا از سنگهاي ميخكي و بعلاوهتالارها و راهروها و ايوانها و اطاقهاي زيادي دارد، بر كاخ سروستان كه طاق گنبدي آنبا آجر ساخته شده و تالارها و اطاقهايش محدودتر ميباشد، برتري دارد.

نويسندة تاريخ صنايع ايران «كريستي ويلسن» درباره اين سبك بديع معماري ساساني و طاق آجري و سنگي بحث محققانه‌اي دارد كه قسمتياز آن بر اين مفاد است: «معمولي‌ترين شكل طاق زمان ساساني طاقهاي نيم دايره‌ايميباشد كه اغلب اوقات از ستونهاي خود عقب‌تر زده شده است. طاقهاي شلجمي شكل را درقسمت بالا با گچ پر مينمودند تا اينكه شكل نيم دايره بخود گيرد. اگرچه طاق‌هاي نوكتيز در زمان ساسانيان ديده ميشود، ولي باستان‌شناسان معتقدند كه اين شكل طاق درزمانهاي بعد بيشتر مرسوم و متداول گرديده است. ستون در ساختمانهاي ساساني بكار بردهميشد، ولي زياد معمول نبود، مگر اينكه ستونها را از چوب ميساختند كه اثري از آنهاباقي نمانده است. يك قسم ستون بزرگ كه از آجر و سنگ و گچ ساخته ميشد، مورد استعمالزياد داشت. ستونهاي متصل بديوار را جهت تزئين مي‌ساختند، مانند ستونهاي سر در طاقكسري در تيسفون، و ستونهاي عقب غار طاق بستان. ديوارهاي ضخيم كه يا از سنگ نتراشيدهو يا از پاره آجر و گچ ساخته شده، مخصوص اين زمان و متداول بوده است. اگرچه اينگونهساختمان خيلي ظريف نيست، ولي نتايج نيكو از آن ميبرده‌اند. قصرها و عمارات را درداخل و خارج با گچ‌بريهاي قشنگ تزئين مينمودند، و اگر لطافت نداشت قوي و محكم بنظرميآمد». 

ديوارهاي بيرون كاخ، پنجره نداشته، شبيهديوار دژ ساخته مي‌شده، اما داراي ستون‌هاي چسبيده بديوار و طاق بوده است. در جهتجنوبي بيرون از كاخ، غدير آب زلالي است بنام خنپ يا قمپ آتشكده كه آب از همانجاجوشيده، جاري ميگردد. خاورشناس‌روسي استاد و. بارتلد نويسنده جغرافياي تاريخي ايرانبنا بگفته اصطخري مينويسد: دم دروازه شهر در كنار استخر آب، پرستشگاه آتش‌پرستانبنام «بارين» برپا بوده، نبشته‌اي بخط پهلوي داشت، بر روي آن نوشته بودند كه برايساختمان اين پرستشگاه سي هزار دينار زر خرج شده است

مانده‌هاي اين كاخ مينماياند كه هنگامآباداني تا چه اندازه با شكوه و عظيم بوده است، و اينك كه از ايوان بزرگ مدائن وبناهاي فراوان ديگر ساسانيان قسمتهاي مهمي برپا نمانده، نگاهداري مانده‌هاي اين كاخو بناي سروستان و شاپور كازرون و ترميم آنها، بر هر فرد ايراني واجب و از جملهفرائض ملي بشمار ميرود.

نماهايي از کاخ ارشير بابکان يا آتشکده ساساني؛ فيروزآباد

در ميان نزديك به يك ميليون و دويست هزار اثر تاريخي در ايران، شهر باستاني گور يا «فيروزآباد» كنوني، ارزش و اهميت بسياري دارد؛ چه از حيث تاريخي و چه از نظر هنر، معماري و شهرسازي ايران قبل از اسلام، با اين وجود گور به اندازه اعتبار خود شناخته نشده و در سايه گمنامي و فراموشي، برنامه ريزي چنداني براي بازسازي و ساماندهي محوطه آن صورت نپذيرفته است. آنچه انجام شده بيشتر در حوزه عمل سازمان ميراث فرهنگي بوده، نه در سطح ملي و جالب آنكه شهر باستاني گور يكي از ۱۷ نامزد ايران براي ثبت در فهرست آثار جهاني است. آنچه در پي مي آيد كوششي است براي معرفي شهر گور كه گمان مي رود دست كم قبل از ثبت در فهرست ميراث فرهنگي جهانيان، بايد اندكي نيز نزدايرانيان شناخته گردد.

فيروزآباد كنوني را در عهد باستان «اردشيركوره» و «شهر گور » مي ناميدند كه معرب آن «جور» گرديده است. اين شهر در روزگاران گذشته يعني عهد شاهنشاهي ساساني و سده هاي نخستين اسلام، مركز كوره اردشير و يكي از پنج ناحيه معروف پارس راتشكيل مي داده است. نام كنوني اش بنابه گفته مقدسي تاريخ نويس سده چهارم هجري چون خوش آيند اميرعضدالدوله ديلمي نبود كه بگويند «ملك به گور رفت، به فيروزآباد تبديل گرديد و ظاهراً اين نام بايداز نام «فيروز » نياي انوشيروان گرفته شده باشد كه ساختمانهايي در زمان خود در آنجا بنا نموده است. راه شيراز به بندر باستاني سيراف از همين شهر مي گذشته است كه هنوز برخي از بقاياي اين جاده نيز وجود دارد. فيروزآباد نخستين آثار و سنگ نگاره از بنيان گذار شاهنشاهي ساساني را در خودنگاه داشته است و به مناسبت نماياندن معماري عالي و هنر شگرف اين دودمان برجسته، يكي از جاهاي باارزش و باستاني كشور به شمار مي رود.


 

 

  


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

مقدمه

شروع معماری معاصر ايران را می توان از حدود سال 1300 به بعد دانست اين زمان است كه در اثر تحولات سياسی و اجتماعی جريان زندگی اجتماعی و اقتصادی ايران تغيير كرد سيمای شهرهای ايران محول شد و بناهای لازم برای زندگی جديد مانند ادارات ، كارخانه ها ، بانكها ، ايستگاههای راه آهن ، دانشگاه و غيره و همچنين واحدها و مجموعه های مسكونی جديد در شهرها بوجود آمدند . اين بناها برخلاف بناهای پيشين كه معماران سنتی طراحی شده اند كه در ابتدا غير ايرانی بودند و بتدريج ايرانيانی كه در مدارس معماری خارج از ايران تحصيل كرده بودند و به دنبال آن فارغ التحصيلان اولين مدرسه معماری در ايران در حدود سال 1320 نيز به آنها اضافه شدند . از همان ابتدا و از طراحی اولين آثار در معماری ايران دو جريان موازی هم پديد آمد يك جريان كه هيچگونه توجهی به ميراث فرهنگی گذشته ايران نداشت و جريانهای معماری معاصر جهان را با يك دوره تاخير و به صورتی غير ماهرانه تقليد می كرد و جريان ديگری كه كوشش داشت هر چند سطحی اما رابطه خود را با معماری گذشته ايران باقی نگاه دارد . البته هر دوی اين جريانها كه تا به امروز در ايران ادامه دارند موفقيت چندانی بدست نياوره اند . آن بخش از معماری كه دنباله روی جريانهای معماری معاصر جهان بودند به علت عدم ارتباطی كه با آن داشتند و با توجه به تاخيری كه در انتقال مبانی و اصول اين معماری به ايران صورت می گرفت و بالاخره به علت عدم تسلط بر اين اصول و بد فهمی آن صرفا به تقليد ناشيانه جريانهای معماری معاصر جهان پرداختند و جريان ديگری كه معماری گذشته ايران و پيوند با آن را مطرح می كرد نيز عمدتا به تقليد سطحی و ساده لوحانه و در مواردی زننده از معماری گذشته ايران بسنده كرد .

به طور كلی معماری ايران را در اين دوران معاصر می توان به چند دوره تقسيم كرد :

آثار مهم معماری در دوره اول ( سالهای 1300 تا 1320 ) كه پهلوی اول بر ايران حاكم بود عمدتا توسط حكومت ايجاد شدند توجه به معماری گذشته به صورت تكرار سطحی و ظاهری بناهای معماری ايران به خصوص در دوره های قبل از اسلام يعنی هخامنشی و ساسانی ظاهر می شد و اين امر از خود بزرگ بينی حكومت ايران در آن زمان ناشی می شد كه خود را وارث امپراتوريهای با عظمت گذشته ای می دانست بدين ترتيب ساختمانهای دولتی و بناهای عمومی كه نمود تحكيم قدرت مركزی و دولت بود بيشتر فضاها و ميادين جای گرفتند كه از ويژگيهای فضای شهری نئوكلاسيك بهره داشتند . در كنار اين آثار كارهای معماری ديگری نيز بودند كه به صورت التقاطی عناصری از معماری ايران بعد از اسلام را با عناصر وام گرفته شده از معماری اروپايی و در هم آميخته بود به هر حال اين آثار از نظر معماری منحط و فاقد ارزش بودند از آن جمله بانك ملی شهربانی ، پست و تلگراف و تلفن . بعد از جنگ جهانی دوم ايران آرام آرام به سوی شهر نشينی مدرن روی آورد . احداث خيابانهای سراسری و شبكه جدولی شهری بافت شهری سنتی را دچار دگرگونی كرد و قطعات مالكيت منظم و مستطيل شكل بوجود آورد با اين تغييرات در شكل شهر به دوران معماری درون گرا با حياط مركزی پايان داده شد و معماران به الگوی تك بناهای جديد از يكديگر روی آوردند و مسكن جديد از جانب از جانب گروه اجتماعی محدود و روشنفكر آن زمان ساخته می شد كه می خواستند با آداب زندگی فرنگی زندگی كنند بخصوص در تهران اين افراد متمكن متمايل به ترك مركز مسكونی و تجاری شهر ( بازار و محله اطراف ) شدند و به تدريج خانه های خود را در شمال شهر در دامنه كوه البرز بنا نهادند . در اختيار داشتن قطعات بزرگ زمين و نبودن يك ساخت شهری پيشين برای شكل دادن به اين قطعات بزرگ زمين موجب شد كه محله های جديد تهران به صورت يك استخوان بندی شهری بلكه پيرو الگوی شبيه به حومه شهرهای آمريكا شكل گيرند . در واقع بايد پذيرفت پس از به وجود آمدن محورهايی مانند خيابان امام خمينی و فردوسی و انقلاب مكانهای شهری موفقی كه قادر باشند مركزيت و خصوصيات ويژه ای برای تهران تامين كنند بوجود نيامد . مركز شهر در محدوده ای كه بين دو جمگ ايجاد شده بود باقی ماند و بخشهای مسكونی پراكنده در خارج آن شروع به شكل گرفتن كرد . در جريان اين مهاجرت خطی به سمت دامنه البرز معماری تهران با مسئله تك خانه روبرو بود تكخانه ای كه هيچگونه گفتگوی معمارانه با يك بافت شهری موجود در برابر خود نداشت .

از سالهای 1320 به بعد سياست ايجاد فعاليت ساختمانی در شهرها جهت بالا بردن اشتغال از اولويت خاص برخوردار شد فعاليتهای ساختمانی مربوط به منازل توسط خود مردم ضرورت ميگرفت ليكن فعاليتهای ساختمانی به عهده مشاوران خارجی يا آرشيتكتهای ايرانی فرنگ رفته انجام می گرفت كه اين گروه با انجام اين كارها فرصتی يافتند تا افكار جديد خودشان را پياده نمايند . معهذا آنچه به صورت حاوی تا قبل از فعاليت اين گروه و حتی در اوائل فعاليت اين معماران مشاهده می شود وجود راه حلهای جديد معماری در رابطه با تحولات موجود و رواج تقليدهای صرف و بی محتوا از معماری دوران گذشته بود ولی رفته رفته رويكرد ديگری به معماری گذشته ايران روی آورد كه از كيفيت بهتری برخوردار بود و صرفا به تقليد عناصر معماری گذشته ايران نمی پرداخت و كوشش می كرد كه از عناصر معماری ايران به صورت سمبليك ( نمادين ) استفاده كند و به جای تقليد عناصر اين معماری از هندسه آن استفاده كند لكن نتايجی كه اين دوره معماری به دست داد نيز ارزش مهمی نبوده و ره به جائی نبرد . وارتان ديگر از نخستين معماران تحصيلكرده ايران در سال 1325 در مجله آرشيتكت اين گونه اظهار می كند :

 

« راجع به مبارزه بين نسل جديد و قديم بايد گفت كه اين مبارزه در كليه شئون زندگی و در هر موقع وجود داشته و خواهد داشت و انتخاب راه درست از اين ميان و انتخاب معماری مدرن و يا معماری سنتی فقط با در نظر گرفتن تمام عوامل موثر در معماری امكان پذير می باشد با توجه به پيشرفتهائی كه از نظر مصالح ساختمانی ، اسلوب بناسازی ، رعايت تناسب و اصل هماهنگی شكل ظاهری حجم ديوارها و ضخامت ديوارها صورت گرفته و شرايط فوق در حال حاضر تفاوت يافته است پذيرفتن عوامل فوق در معماری عصر حاضر درست به نظر نمی رسد اين عصر ما را به تكاپو و اميد دارد و اثرات آن در تمام شئون پيداست . در عين حال استفاده از اسلوب قديم و مدرن نشان دادن آن توسط تزئينات زائد نيز مضحك می باشد و در صورت ادامه اين روش می توان گفت كه ما روح اين قرن را نفهميده ايم . در مورد اسلوب فعلی ساختمان می توان گفت كه در پيدايش اين اسلوب غير از عوامل فرهنگی و زندگی اجتماعی پيشرفت صنعت و ظهور مصالح ساختمانی جديد از قبيل آهن و سيمان موثر بوده اند و استعمال سيمان در عمارت بتن آرمه كمك زيادی در به حقيقت پيوستن اسلوب جديد معماری نموده است از نمونه كارهائی كه با اين شيوه در اين دوره انجام گرفته می توان هنرستان دختران ( كاروارطان ) را نام برد . »

 

غربی شدن و سبك بين المللی 1356-1321

 

هر چند معماران دوران مدرنيزاسيون در تهران تا حد زيادی مديون كاركردگرايی معماری اروپايی هستند آغاز غربی شدن معماری اروپائی در تهران را می توان حدودا سال 1325 و ساختن وزارت ماليه به وسيله فروغی دانست . نمای اصلی اين بنا به سبك بوزار است و جناحهای ساختمان كاملا سبك مدرن دارند . به دنبال ساخته شدن اين بنا چندين بنای مدرنيستی برای اداره رايو و ايستگاههای قطار و نيز ادارات و بانكها طراحی شد .

بدين ترتيب بود كه سيحون باك سپه مركزی را با بتن و بدون تزئينات طراحی كرد ( 1332 ) فروغی و غياثی ساختمان مدرنيستی مجلس سنا را طراحی كردند ( 1338 ) و ساختمان مركزی شركت ملی نفت ايران در سال 1340 بر اساس طرحهای اتحاديه و فرمانفرئيان ساخته شد . ساختمان شركت ملی نفت ايران كه تكنولوژی دال بتنی ساخته شده بيش از هر بنای ديگری تجسم پيروزی سبك بين المللی است كه در سالهای بعد در ساختمان ادارات بی شماری به كار گرفته شد .

زيبا شناسی كاركردی و مهندسی در سازه هايی چون استاديوم ورزشی فرح آباد كار درويش (1345 ) نيز به چشم می خورد و تالار رودكی هم به سبك مدرنيستی توسط آفتانداليان طراحی شد و در سال 1346 بنای آن به پايان رسيد البته در پرداختهای فضای داخلی اين بنا از موتيفهای زيگورات استفاده شده است وزارت كشاورزی ( فرمانفرمائيان 1345 ) هم ادامه دهنده همان سبك بين المللی است كه ويژگی اصلی اين بنا هاست . مشابه اين سازه ها را در پايتخت های متعددی در جهان می توان يافت اما آنها را معماران تحصيلكرده غرب در تهران ساخته بودند . سبك بين المللی در آن دوره رواجی تام داشت و فرم از كاركرد تبعيت می كرد و روزبه روز بر تعداد بناهايی كه به زيبايی شناسی مهندسی وفادار بودند افزوده می شد اما در همان زمان روند ديگری داشت در كنار روند بالا ظهور می كرد كه همانا به دست دادن تعبيری دوباره از ميراث معماری ايران در سازه های مدرن بود كه معماران ايران تحصيلكرده وطن و خارج از كشور طراحی می كردند .

 مدرنيسم ايرانی ( 1373- 1350 )

 از سال 1350 به بعد كه معماری مدرن سالهای آخر خود را می گذراند و اصولا در اين معماری نيز يك جريان تاريخ گرا پديد آمده بود چنانچه قبلا ذكر شد چند معمار ايرانی نيز كوشيدند آثاری در پيوند با معماری گذشته ايران پديد آوردند كه كيفيت بالاتری از آثار مشابه به پيش داشت لكن اين آثار نيز روح و اصول معماری ايران را به درستی درك نكرده بودند و به خصوص اينكه در يك مرحله تكاملی نسبت به معماری گذشته ايران قرار نداشتند .

معماری اين دوره با استفاده از تكنولوژيهای مدرن ساخت و زيبايی شناسی مدرنيستی درصد برآمدند تا تعبيری ديگری از معماری سنتی ايران به دست دهند شايد برجسته ترين بنا در ميان نخستين بناهای به سبك مدرن ايرانی بنای ياد بود ميدان آزادی باشد كه امانت آنرا در سال 1350 طراحی كرد . طرح اين بنا كه به شكل تاق پيروزی ساخته شده از تاق كسری در تيسفون الهام گرفته كه با بيانی مدرن با موتيفهای اسلامی همراه شده است .

در همين زمان « سردار افخمی » و شركا تئاتر شهر ( 1350 ) را ساختند و الهامبخش 

« داض » در طراحی موزهای هنرهای معاصر (1356 ) نيز معماری بوی كوير بود . طراحی مركز بين المللی پژوهش مديريت را اردلان در سال 1359 انجام داد كه نقطه حركتش معماری شهرهای كويری بود و در ساختمان (1359 ) امانت هم تعبيری دوباره از بازار ديده می شود اين بنا در حال حاضر محل سازمان ميراث فرهنگی است .

اين روند به كارگيری معماری سنتی ايران در پلان ، نما ، تزئينات و كل پرداخت در چهارچوب زيبايی شناسی مدرن شايد مهمترين روند در تاريخ اخير معماری باشد . تجلی آنرا می توان در كار ديبا در فرهنگسرای نياوران هم ديد و در كار فرمانفرمائيان در استاديوم آزادی ( 1353 ) در كار مظلوم در سازمان حج زيارت ( 1369 ) و نيز طرحهای اخير برای كتابخانه ملك (1374 ) كه آستان رضوی عهده دار آن شده است . اين روند نشانگر احيای علاقه به تاريخ معماری كشور است و در آن زيبايی شناسی ايران با ذوقی مدرنيستی در هم آميخته است .

پس از شروع جريان فرا مدرن ( Post Modern) در معماری جهان كه با پيروزی انقلاب اسلامی در ايران همزمان بود دو موضوع به موازات هم دوره جديد معماری را در ايران به وجود آورد و يكی اينكه اصولا پس از پيروزی انقلاب معماران ايران سعی كردند معماری ايران را به سوی يك معماری با هويت مستقل و متكی بر ميراث معماری گذشته خود هدايت كنند و ديگر اينكه مبانی نظری معماری فرامدرن نيز توجه جدی به معماری گذشته سرزمينها را مطرح می كرد اين دو موضوع دست به دست هم دادند و آثاری در ايران به وجود آمدند كه سبك و سليقه معماری فرامدرن را با توجه به عناصر معماری گذشته ايران ( به خصوص معماری بعد از اسلام ) در خود داشتند لكن برخورد آنها به معماری گذشته ايران يك برخورد سطحی و ظاهری بود و عناصر كليشه ای معماری فرامدرن نيز به وفور و به صورت تصنعی در اين آثار به كار گرفته شده اند .

 معماری مسكونی

 تا پيش از دوره مدرن تحول سبكهای معماری به صورت كاملا مستقل از معماری مسكونی صورت می گرفت خانه سازی همواره مقوله ای مجزا از ساختن ابنيه خاص تلقی می شد اگر چه در ايران فاصله گونه شناسانه و سبك شناسانه ابنيه عمومی و خصوصی كمتر از كشورهای اروپايی مسكن معمولی كمتر مورد توجه معماران قرار می گرفت آزمايشگاه تجربه هايی كه در زمينه هايی زيبايی شناسی ، سبك شناسی يا گونه شناسی صورت می گرفت بيشتر كليساها ، كاخها و ابنيه عمومی مهم بود . در دوره معاصر و خصوصا معماری هم از زمان تاسيس دانشكده هنرهای زيبا تا امروز مقوله خانه سازی يكی از مباحث بسيار مهم معماری بوده است نياز مدام به مسكن كه يكی از مسائل مهم سياسی و اجتماعی كشور را تشكيل می دهد گاه سبب می شود به اين موضوع بيشتر از ديد فنی اجرايی و كمی توجه شود تا از ديد كيفی .

خاستگاه گرايش معماری مورد بحث ما را كم و بيش می توان در دهه 40 يافت با بحران و در نتيجه بازنگری مدرنيسم در اروپا ، شكست واقعی مردم با استاندارد های مبهم و غير ملموس انسان مدرن است و پنجه نرم كرده بود به سرعت متحول شد . گروهی از معماران اين دوره كه كم و بيش سابقه آكادميك و حرفه ای را سوسياليستی داشتند و از تجربيات جسورانه

بروتاليستهايی چون لوئيس كان ، پيتر اسميتسون و جنيمر استرلينگ تاثير پذيرفته بودند كوشيدند كه به روشی جديد طراحی كنند .

برخی از اين معماران مانند جواد حاتمی و ايرج كلانتری از اواخر دهه 40 تا نيمه دهه 50 به تجربياتی دست زدند كه تا حد زيادی متاثر از سبك نئوبرتاليسم ولی در آميخته با حال و هوای معماری ايرانی بود برخی ديگر مانند فرخ افشار ، نسرين فقيه ، مهوش و همايون عالمی ، كامران ديبا ، نادر اردلان و علی اكبر صارمی به طور مشخص به كار در زمينه معماری ايرانی پرداختند . بومی گرايی در دو جبهه تجربی – مانند كامران ديبا – و نظری – در فعاليتهای نسرين فقيه و نادر اردلان – گسترش می يافت . در دهه 50 و اوائل دهه 60مشكل اصلی وضعيت دشوار و گاه بيمارگونه در برابر معماری گذشته بود كه معماران نه می توانستند آنرا رها كنند و نه قادر بودند راه حلی قطعی و مناسب برای به كارگيری مجدد آن ارائه دهند زمينه های مختلف به كارگيری معماری ايران را در اين دوره می توان به صورت زير طبقه بندی كرد :

 الف ) احيای تكنولوژی صنعت گرايانه و سنتی ساختمان ، برای نمونه كارهای فرخ افشار برای DW   تشكيلاتی كه برای معماری و برنامه ريزی در جهان سوم ايجاد شده بود .

 ب ) تجربيات گونه شناسی ، برای نمونه پروژه مسجد دانشگاه شريف در تهران كار علی اكبر صارمی ، تقی رادمرد ، جواد بنكدار .

 ج ) برخورد فرماليستی برای نمونه موزه هنرهای معاصر اثر كامران ديبا

د ) سنتزهای مفهومی و نمادگرايانه برای نمونه مركز موسيقی تهران اثر نادر اردلان

ه ) تداوم سنتهای معاصر معماری ايران برای نمونه معماری بين دو جنگ جهانی

 در هر حال پيام منطقه گرايانه معماری پست مدرن اگر چه اين نكته مثبت را داشت كه معماری ايران را به سبك نوعی هويت اصيل تشويق كرد ولی از طرف ديگر خطری جدی را نيز برای اين معماری به همراه آورد و آن اين بود كه معماران ديگر نيازی به رقابت حرفه ای در عرصه بين المللی احساس نمی كردند . به طور كلی معماری دو دهه اخير را می توان نوعی شيوه گری سبك شناسانه به صورت تلفيق معماری غربی با معماری تاريخی ايران دانست .

 مسابقات معماری و شهر سازی

در ايران برگذاری مسابقات معماری و شهرسازی همچون اقتباسهای ديگر جامعه ما از تمدن غرب از اوائل اين سده باب شده است . در اين تاثير اين نظر می توان دو نمونه از اعلان اين نوع مسابقات در روزنامه اطلاعات را گواه گرفت و زندگينامه مهندس وارطان را در مجله آرشيتكت را شاهد آورد كه گويا مسئولان حكومت وقت پس از برنده شدن او در برخی از مسابقات معماری او را شناخته و به كار گرفته اند برگزاری معماری و شهرسازی بيشتر در دوره پهلوی دوم و حتی يك مسابقه بين المللی – طرح كتابخانه ايران – اگرچه حكايت از قوت گرفتن ايده برگزاری اين نوع مسابقات و رواج نسبی آن در جامعه حرفه ای دارد برخلاف رويه معمول در كشورهای غربی به قانونمندی شدن اين مسابقات نيانجاميد . در سالهای پس از پيروزی انقلاب اسلامی مسابقه مجموعه فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ايران در سال 1373 نقطه عطف برگزاری يك سلسله مسابقات معماری و شهرسازی شد كه نقش موثری در ايجاد هيجان و رقابت در ميان دفاتر معماری ، معماران جوان و دانشجويان اين رشته ها كرد و زمينه اسز طرح مسائل نظری و عملی معماری در كشور شد كه در دهه نخست پس از انقلاب راكد ماند .

 ساختمانهای بلند در ايران

 نخستين ساختمان بلند تهران را كه در آن آسانسوری نيز به كار گذاشته شد آقای مهندس هوشنگ خانشقاقی در سالهای 30-1328 ساخته اند اين ساختمان ده طبقه دارد و آسانسور آنرا نير خود مهندس خانشقاقی ساخته اند در سالهای 41- 1339 در محل تقاطع خيابان فردوسی و جمهوری ساختمان تجاری 16 طبقه ای به نام ساختمان پلاسكو متعلق به القانيان ساخته شد كه گفته می شود طراحان آن اسرائيلی بوده اند اين اولين ساختمان بلند با اسكلت فلزی در ايران بود و اسكلت فلزی آن هم از بيرون نمايان بود .

دوسال بعد ساختمان تجاری 13 طبقه آلو مينيوم نيز با اسكلت فلزی در خيابان جمهوری با سرمايه القانيان ساخته شد كه دارای دو دستگاه آسانسور نيز بود . از جمله ساختمانهای شاخص بلند در تهران در سالهای دهه 40 ساختمان بانك كار در خيابان حافظ بود كه آقای عبدالعزيز فرمانفرمائيان آنرا طراحی كرده بود . نخستين مجموعه بلند مرتبه مسكونی در تهران مجموعه بهجت آباد بود كه در سالهای 49- 1343 بين خيابانهای حافظ و ولی عصر ساخته شد . ساخت اين مجموعه پس از تدوين و تصويب قانون تملك آپارتمانها در سال 1343 برای تشويق احداث ساختمانهای بلند مسكونی آغاز شد .

پس از تصويب ماده صد اصلاحی قانون مالياتهای مستقيم ( مصوب 1345 ) ساخت مجتمع مسكونی سامان ( شماره 1 ) در 20 طبقه در ضلع شمالی بلوار كشاورز در سال 49 آغاز گرديد اين ماده برای تشويق و ترغيب مالكان و صاحبان سرمايه به احداث ساختمانهای بلندتر از ده طبقه تنظيم شده بود شركت ساختمانی سامان ايران از سوی دولت با مديريت افراد صاحب نفوذی چون احمد علی ابتهاج و عبد المجيد اعلم تشكيل شد و هدف از تاسيس آن بيشتر ترويج ساختمانهای بلند مسكونی و آزمون عملی قانون تملك آپارتمانها بود تا مسائل انتفاعی در اين ساختمان برابر نخستين بار از عناصر پيش ساخته استفاده شد .




موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

ضوابط معماري، ساختماني و درجه بندي مهمانخانه هاي سراسر كشور

1 رعايت اين ضوابط از تاريخ ابلاغ براي طراحي و احداث كليه مهمانخانه ها ( هتل ها ) در سراسر كشور بويژه ساختمان هاي موجوديكه بعد از تاريخ ابلاغ اين ضوابط با تبديل آنها به مهمانخانه ( هتل ) نهايتا سه ستاره موافقت خواهد شد
لازم الاجرا مي باشد .

2) حداقل تعداد اطاق براي مهمانخانه هاي احداثي برابر است با يك ستاره 10 عدد دو ستاره 20عدد سه ستاره 30 عدد، چهار ستاره 50عدد و پنج ستاره 100 عدد و براي مهمانخانه هاي تبديلي برابر است با : يك ستاره 10 عدد ، دو ستاره 15 و سه ستاره 20 عدد ،كه در موارد استثنائي و شرايط خاصي كه مراتب توسط كارشناسان فني و كميته فني جهانگردي به صورت گزارش ارائه و مورد قبول واقع شود مي توان اعداد ذكر شده را تا حد قابل قبول تقليل داد .

3) طرح ساختمانهاي احداثي و ساختمان هاي تبديلي بايد از نظر شهرسازي و معماري به تاييد سازمان ميراث فرهنگي كشور برسد .

4) نقشه هاي معماري محاسباتي و تاسيساتي كه توسط متقاضي جهت تائيد و صدور مجوز بايد ارائه شوند عبارتند از : الف : يك برگ نقشه 2000/1 تهيه شده در سازمان نقشه برداري كل كشور كه محل زمين يا ساختمان بروي آن مشخص شده و به تاييد شهرداري محل و يا اداره محل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان مربوط رسيده باشند .

ب : كروكي موقعيت زمين كه خيابانها و ساختمانها و غيره تا شعاع حداقل 200 متري بايد مشخص شده باشد .

ج : نقشه هاي معماري شامل نقشه هاي مجموعه و محوطه سازي كليه طبقات، نماها ، پاركينگ طبق تبصره درمهمانخانه هاي سه و چهار و پنج ستاره نقش معماري نشيمن يا سالن ها و قسمتهاي مورد لزوم ضروري است .

معماري داخلي نحوه ي قرار گيري مبلمان و تجهيزات و اتاقها و نقشه جزئيات سرويسهاي بهداشتي با رعايت شرايط اقليمي و معماري محلي تهيه شود .

د: نقشه هاي محاسباتي شامل : كليه نقشه هاي لازم و نفقشه هاي تاسيساتي شامل كليه نقشه هاي الكتريكي و مكانيكي بايد توسط متقاضي پس از تاييد نقشه هاي معماري ارائه شود .

5) مناسب بودن زمين پيشنهادي و يا حمل ساختمان تبديلي بايد پس از بازديد وتاييد كارشناس معماري و كميته فني جهانگردي برسد، و بايد دسترسي مستقيم با حداقل عرض يك ستاره 8 ، دو ستاره 10 ، سه ستاره 12 ، چهار ستاره 14 ، پنج ستاره 15 داشته و از مكانهايي از قبيل پمپ بنزين يا بيمارستانها ، مراكز نظامي وتعميرگاههاي بزرگ و غيره دورباشد .

6) حداقل مساحت زمين لازم بر حسب درجه بايد يك ستاره 400 متر ، دو ستاره 600 ، سه ستاره 1000 ، چهار ستاره 2000 ، پنج ستاره 2500 متر مربع باشد ، و حداكثر زيربناي هر طبقه به استثناء زير زمين و پاركينگ به مساحت زمين برابر با : يك ستاره 80 درصد ، دو ستاره 75 درصد ، 3 ستاره 70 درصد ، 4 ستاره 65 درصد و 5 ستاره 60 درصد كه در موارد استثنائي ، نياز مبرم و موقعيت خاص كه دلايل به صورت گزارش ارائه و مورد تاييد كميته فني جهانگردي واقع شود
مي توان نسبت ها را تا حد قابل قبولي تقليل داد .

7) در كليه ي درجات هتل نصف مساحت محوطه بايد با فضاي سبز اختصاص داده شود .


پاركينگ:

درصورتيكه شهر يا محل تاسيس داراي طرح جامع يا تفضيلي باشد تعداد پاركينگ جهت اتوموبيل سواري بايد يك ستاره 6 ، دو ، سه ، چهار و پنج ستاره 5 باشد . در هر صورت تعداد پاركينگ نبايد از يك ستاره 4 ، دوستاره 8 ، سه ستاره 12 ، چهار ستاره 20 ، پنج ستاره 30 عدد كمتر باشد .

 

مشخصات پاركينگ:

از هر خيابان يا كوچه فقط يك راه ورودي داشته باشد – حداقل ارتفاع ورودي 2 متر – زير زمين به منظور استفاده ي پاركينگ بايد در دسترس مستقيم طبقات باشد . حداقل عرض رامپ براي 20 واحد 5/3 متر و از 20 واحد به بالا 5 متر است .

فضاي لازم براي هر بار 5*3 متر مي باشد و در پارك دو اتوموبيل كنار هم بايد 5*5 متر مربع باشد .

هتل چنانچه داراي سالن هاي متعدد از قبيل جشنها ، كنفرانسها ، برگزاري مراسم و ... باشد بايد پاركينگ اختصاصي داشته باشد

 

 

 

 

8) ورودي مهمانخانه .

در ورودي مهمانخانه بايد عريض و به خيابان باز شده و در شرايط خاص بايد از دو در مقابل يكديگر استفاده گردد . بايد در مقابل در ورودي مهمانخانه محلي باشد براي توقف وسايل نقليه به منظور پياده و سواره كردن مهمانها .

سر سراي ورودي بايد شامل پيش خوان پذيرش كه مجهز به كامپيوتر و صندوق امانات ، قسمت نشيمن و سرويس بهداشتي مجزاي زنانه و مردانه ، با امكان پذيرايي ( نوشيدني سرد و گرم ) و محلي براي تماشاي تلويزيون ، اداري و حسابداري ، تلفن خانه ، اطاق نگهداري چمدانها .

9) اموراداري شامل : اتاق مدير ، معاون ، حسابداري ، كارگزيني در همكف يا يك طبقه اختلاف پيش بيني شود .

10) تلفن عمومي در سرسراي ورودي حداقل به تعداد : يك و دو ستاره يك عدد ، سه ستاره 2 عدد و چهار و پنج ستاره سه عدد . و تلفن مخصوص تماسهاي راه دور حداقل يك كابين در هتلهاي سه و چهار و پنج ستاره در سرسراي ورودي هتل داشته باشد .

11) وجود رستوران در هتلهاي يك و دو ستاره اجباري نيست به دليل داشتن اتاقهاي آپارتماني . ودر هتلهاي سه و چهار و پنج ستاره حداقل سطح لازم به مترمربع : سه ستاره 2/1 و چهار 5/1 و پنج 8/1 كه به ازاء هر اتاق مي باشد الزامي است.

رستورانها در داخل هتل بايد در طبقات بالا و پايين لابي قرار گيرد زيرا نبايد فضاي رستورانها با طبقات در ارتباط باشد و بايد در هتل هاي پنج ستاره رستوران سنتي و رستوران اختصاصي را شامل شود . حداقل مساحت آشپزخانه به مساحت رستوران ، در يك ستاره 40 درصد ، 2 ستاره 45 درصد ، سه ستاره 50 درصد و چهار ستاره 55 درصد و پنج ستاره 60 درصد باشد .

12) آشپزخانه بايد داراي قسمتهاي آماده سازي ، تهيه غذاهاي سرد و گرم و شستشوي ظروف و داراي پنجره با سطح مناسب به فضاي آزاد و آبدار خانه مناسب همچنين داراي فضاي فيلتر بين رستوران و آشپزخانه جهت جلوگيري از پخش بو ، سرو صدا و دير باشد و هم چنين داراي سرويس بهداشتي مجزا براي خانمها و آقايان باشد .

13) سالن چايخانه و آبدارخانه مخصوص هتل چهار و پنج ستاره مي باشد كه بايد در مجاورت فضاي هاي عمومي قرار گيرد و همچنين در هتل هاي چهار و پنج ستاره وجود مغازه هاي از قبيل گلفروشي ، عطريات ، جواهرات و ... الزامي است ولي در هتل هاي يك و دو سه ستاره الزامي نيست

14) حداقل مساحت اتاق يك نفره با تخت خواب بابعاد 2*1 متر و بدون احتساب فضاي حمام و راهرو ورودي در هل يك ستاره 9 ، دو ستاره 10 ، سه ستاره 12 ، چهار ستاره 13 و پنج ستاره 14 متر مربع است و حداقل 15/0 اتاق ها بايد يك نفره باشد و حداقل مساحت اطاق دو نفره يك تخته با تخت خواب به ابعاد 2*5/1 متر بدون احتساب فضاي حمام و راهرو ورودي در يك ستاره 11 ، دو ستاره 12 ، سه ستاره 14 ، چهار ستاره 16 و پنج ستاره 17 متر مربع باشد و همچنين 30 درصد از تعداد كل اتاقها بايد دو نفره محسوب گردد . و حداقل مساحت اطاق دو نفره دو تخته بابعاد هر تخت 2*1 متر و در هتل هاي يك ستاره 12 ، دو ستاره 14 ، سه ستاره 15 ، چهار ستاره 17 و پنج ستاره 18 متر مربع بوده و كليه اطاقها بايد داراي نور طبيعي و ارتفاع كف پنجره نبايد از 1 متر بيشتر و گنجه تو كار باحداقل عمق 60 سانتي متر وارتفاع 2 متر و طول آن حداقل برابر بايك ستاره يك ، دو ستاره 2/1 ، سه ستاره 4/1 ، چهارستاره 6/1 ، پنج ستاره 6/1 باشد وهمچنين پيش بيني محلي براي بالش و پتوي اضافي و محلي مناسب براي زير چمداني در داخل گنجه باشد .

15) سرويس بهداشتي در كليه اطاقها شامل دستشويي ، توالت و زير دوشي مجهز به دوش ديواري به مساحت حداقل 3 متر مربع .

16) در هتل هاي سه ستاره و پايين تر سوئيت الزامي است .

سوئيت بايد شامل اتاق خواب ، فضاي نشيمن با نور طبيعي ، فضاي نشيمن مجزا براي تلويزيون ، ميز تحرير ، آبدار خانه كوچك با كابينت ، يخچال سرويس بهداشتي ، آشپزخانه مجهز به هود و فر برقي باشد .

17) آپارتمان بايد شامل : اتاقهاي خواب ، سالن پذيرايي ، نهار خوري مجهز به تلويزيون ، ميزتحرير ، آشپزخانه كوچك مجهز به هود و فر برقي ،يخچال و كابينت ، سرويس بهداشتي مجهز ، انباري و در صورت نياز اتاق همراه .

در هتل پنج ستاره در مورد اتاقهاي آپارتماني بايد داراي حداقل دو دستگاه سرويس بهداشتي كامل ضروري است و يك واحد آپارتمان در هتل پنج ستاره الزامي است .

18) وجود ديوارهاي مشترك بين دو اتاق جهت جلوگيري از انتقال صدا از ابرهاي سفالي و يا مجوف الزامي است .

19) در هتل ها بايد اجراي لوله كشي سرد وگرم در كف حمام و سرويسهاي بهداشتي مجاز نيست بايد در سقف كاذب به كار رود .

20) در هتل ها وجود نماز خانه مردانه و زنانه مجزا الزامي مي باشد و نماز خانه بايد در محل مناسب مانند نيم طبقه اول يا در محل دور از سر و صدا قرار داشته باشد .

21 ) در هتل ها بايد اتاق و يا استراحت گاه كارمندان و ياكارگران مجزا باشد و بخصوص قسمت غذا خوري آنها نبايد در ديد ميهمان قرار گيرد .

22) پيش بيني اطاق جمع آوري زباله با امكان تخليه سريع ، بديهي است محل مذكور بايد دور از ديد مهمانان و رهگذران باشد .

23) گرمايش اتاق ها و فضاهاي مورد نياز بايد از سيستم تهويه مطبوع استفاده شود وهمچنين جهت تامين سرمايش اطاقها و فضاهاي عمومي مناطق معتدل مي توان از كولر آبي با دريچه تنظيم استفاده نمود .

24) پيش بيني استخر سر پوشيده ، سونا ، جكوزي و .... همچنين محل تصويه خانه استخر بايد در محل مناسب و دور از ديد مهمانان پيش بيني و
پيش بيني زمين تنيس ، بدمينتون و.... 

25) مهمانخانه هاييكه بعد از تاريخ تصويب اين ضوابط با احداث آنها موافقت خواهد شد براساس همين ضوابط درجه بندي خواهند شد.

نظرات در مورد:ضوابط معماري، ساختماني و درجه بندي مهمانخانه هاي سراسر كشور

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 

عناصر شهری یونان

عناصر اصلی شهر یونانی عبارتند از : آکروپلیس ، حصار شهر ، اگورا ، محجلات مسکونی ، یک یا چند محل تفریحی و فرهنگی ، یک منطقه مذهبی (اگر جدای از آکروپلیس باشد ) ، اسکله و بندر و احتمالا یک منطقه صنعتی ، پرینه بهترین نمونه شکل گیری این عناصر جز دو عنصر اخیر در قالب یک شهر می باشد .

آکروپلیس نام عمومی است که به تپه دفاعی اولیه شهر اطلاق می شود . مرکز مرتفع شهرهای قدیمی تر یونان و قلعه محصور بسیاری از شهرهای مستعمراتی ان با این نام خوانده می شدند . آکروپلیس که در ابتدا تمامی شهر را در خود جای می داد به تدریج یا به بخش مقدس و مذهبی شهر بدل گردید چنانکه آتن نمونه بارز آن است و یا تخلیه شده و خارج از محدوده بوده و مستقیما پیرامون آکروپلیس واقع شده بود . به حصار دفاعی پیرامون آن نیازی نبود در مواقع هجوم شهروندان به درون آکروپلیس پناه می بردندتا آنکه یا شهر سقوط می نمود و یا دشمنان دست از حمله باز می داشتند ، و با توجه به اینکه اکثر ساختمانهای مهم در آکروپلیس واقع بودند تنها بخشی از خانه های نسبتا ارزشمند از بین می رفتند .

آگورا فقط یک فضای عمومی در شهر نبوده بلکه مرکز شهر و قلب تپنده ان محسوب می شده است . علی رغم پراکندگی و اختصاصی شدن اجتناب ناپذیر فعالیتها طی زمان ، آگورا بخش اعظم فعالیتهای گوناگون خود را حفظ نمود . آگورا اساسا تمایمت خود را حفظ نموده و حداقل در برابر پراکندگی و فروپاشی به شدت مقاومت نموده . این مکان که محل اجتماع همیشگی تمام شهروندان بوده به یکباره بوجود نیامده بلکه صحنه حیات اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی روزانه جامعه بوده است . در شهرهای طراحی شده ، آگورا تا حد امکان در مرکز فیزیکی شهر واقع شده بود و در شهرهای بندری نیز آگورا در کنار بندر قرار می گرفت . در شهرهای طراحی نشده محل طبیعی آگورا در حد فاصل میان دروازه شهر و آکروپلیس بوده ، در آتن این نکته به وضوح دیده می شود .

آگورا معابد ، تئاتر ، ورزشگاه و غیره در مکانهای مقدس باستانی و یا محلهای مناسب و قابل دسترسی قرار گرفته بودند و واحدهای مسکونی فضاهای خالی را پر می کردند .

روم و امپراتوری

بر اساس افسانه های باستان شهر رم در سال 753 ق . م پایه گذاری شده است . تاریخ روم به سه دوره تقسیم می شود . دوره پادشاهی 510-753 ق . م . دوره جمهوری 27-509 ق . م . و دوره امپراتوری 27 ق . م . 330 میلادی تا سال 270 ق . م و قبل از جنگهای پونی (جنگهای سه گانه روم با کارتژ قدیم) رومیان بر ان بودند تا به حاکمیت خود بر شبه جزیره ایتالیا تحقق بخشند . پس از جنگهای پونی بر علیه کارتژیها که بین سالهای 264 تا 146 ق . م . در جریان بود مصمم شدند که به صورت قدرتی جهانی درا»ده و معتقد بودند که سرزمینهای غرب بایستی تحت حاکمیت یک نژاد آریائی و نه سامی قرار داشته باشد . در سیصد ساله بعد از جنگ رومیان محدوده امپراتوری خود را مرتبا گسترش دادند . تا ا«که در طی حکومت تراجان روم به نهایت وسعت خود رسید . تراجان پس از فتح بین النهرین و سومر محدوده شرقی امپراتوری روم را از فرات به دجله تغییر داد . جانشین وی هادریان این مناطق و ارمنستان را ترک گفت اما در عوض استحکامات مرزی را بطور موفقیت آمیزی برای یک دوره اگر چه نه آرام اما صلح آمیز تحکیم نمود . گرچه در دوره مارکوس آرلیوس جهت جریانات تغییر نمود از این پس روم در موضعی دفاعی قرار گرفت و بدین ترتیب دوره نزول و سقوط روم آغاز شد .

در گذشته اثار هنری ، معماری و شهرسازی رومیها با این پندار که کپی معمولی از کارهای یونانیاست نادیده انگاشته می شود . در حالی که یونانیان به عنوان هنرمند به معنای کامل کلمه شناخته شده بودند به رومیان تنها به عنوان مهندسان عملی که هیچگونه نظریه زیبایی شناسی خاص و مهمی نداشتند نگریسته می شد .

شهرسازی رومی

ت1اد بارز میان رشد ارگانیک و بی نظم شهر روم و نظم رسمی بسیاری از شهرهای کوچکتر رومی حتی از اختلاف میان آتن و شهرهای طراحی شده متعدد یونان بعد از عهد هیپوداموس بارزتر است . این امر یکی به دلیل وسعت و جمعیت بیش از حد رم جمعیت شهر در قرن دوم میلادی حداقل 000/200/1نفر تخمین زده شده است و همچنین در پیچیدگی ارتباط ساختمانهای ان بوده و تا حدی نیز به علت سادگی طرحهای مورد نظر مهندسان رومی برای شهرهای طراحی شده و کوچکتر می باشد .

همه اسکانهای شهری پایدار چه کسترا و چه شهرهائی که از منشائی خاص سرچشمه گرفته بودند بطور همانند دارای طرحهای استاندارد و ساده ای بودند . ونتاسیلوریوم یک شهر رومی بریتانیائی و تیمگاد در شمال آفریقا نمونه های خوبی هستند . البته چنانکه بعدا شرح داده خواهد شد نحوه توسعه بلوکهای مسکونی انها متفاوت است . شکل شهر معمولا مربع یا مستیطیل بوده در داخل این محوطه دو خیابان اصلی متقاطع ساخت خیابانها را پایه ریزی می کند . دکومانوس که از وسط شهر گذشته و کاردو که معمولا دکومانوس را بطور عمود قطع می نماید و تنها در جهت یک ضلع امتداد دارد خیابانهای فرعی طرح شطرنجی را کامل کرده و بلوکهای ساختمنی معروف به اینسولا را بوجود می اورند . منطقه فوروم مشابه رومی آگورای یونانی معمولا بر یکی از زوایای ایجاد شده در تقاطع دکومانوس و کاردو قرار دارد . معمولا فوروم از یک صحن با ستونهائی در اطراف آن و یک سالن جلسه مستقر در یک سوی ان بوجود می آمد . معبد اصلی ، معبد اصلی تئاتر و حمام عمومی که سکونت رومیان در بریتانیای مه الود و مرطوب را تا حدی تسهیل می نمود نیز در نزدیکی فوروم در مرکز شهر قرار داشتند . آمفی تئاتر یک عنصر وسیع کالبدی که مستلزم زمین شیب دار برای استقرار جایگاههای خود بود نیز معمولا در خارج شهر قرار داشت . در بعضی موارد بعلت تجهیزات دفاعی قوی امپراتوری در مرزها حصارها حذف می شدند . اما بعدها در ادوار پرآشوب تاریخ لزوم وجود این حصارها پیرامون شهر ثابت شد .

رم

اسکان اولیه

مبدأ پیدایش رم شهر هفت تپه ، دهکده هائی چند بوده که توسط قبایل لاتین پس از کوچ از کوههای جنوب شرقی به دشت تیبر آنها را بنا نمودند .

تامین آب آشامیدنی و دفع فاضلاب

شرح کامل عناصر متشکله شهر رم در همین بخش آمده است . با این همه نقش شبکه های آبرسان و فاضلاب در تعیین شکل شهری بررسی مستقل این شبکه را در اینجا الزامی می سازد . نهرهای متعدد و کم عمق اب و شبکه جمع آوری فاضلاب سطحی که به منظور زهکشی باتلاقها ایجاد شده بود و شبکه عظیم آبرسانهای معلق و مخازن آب مربوطه همگی موانعی بر توسعه مجدد رم ایجاد نمودند ، همانطور که پلهای راه آهن و سایر موانع مشابه در شهرهای امروزی از جمله در جنوب لندن مسئله می آفرینند . همواره چه در نمونه های قدیم و چه در نمونه های جدید هر چند ملاحظات برنامه ریزی خواستار تغییر جهت سرمایه گذاری در سیستمهای موجود بوده است اما در اکثر موارد محدودیتهای اقتصادی ابقاء سیستم موجود را تحمیل نموده اند .

فوروم رومانوم در مرکز رم قرار داشت و توسط دیوار طویل 2/1 5 مایلی سرویان محصور شده بود . در دره میان تپه های پالاتین ، کاپیتولین و کویرینال بازار سنتی و محل اجتماعات عمومی که مشرف به معبد ژوپیتر بر کاپیتول بود قرار داشت .

مرکز شهر

مرکز اولیه شهر که در پایئن دره میان تپه های پالاتین و کاپیتولین و انتهای پرتگاه کویرینال قرار داشت به دو شیوه متفاوت به فشار ناشی از افزایش جمعیت پاسخ گفت . نخست انکه در جهت جنوب شرقی رشد طبیعی کنترل شده ای یافت که نهایتا در سال 82 میلادی دیوار کلسیوم که از فاصله 600 یاردی و پائین تپه کاپیتولین آغاز شده بود گسترش آنرا متوقف ساخت . دومین عکس العمل ساختن یک سری فوروم های سلطنتی مرتبطی بود که به ترتیبی خاص قرار داشتند و محور اصلی آن با کمی انحراف به طرف شمال و میان کاپیتولین و کویرینال بود و در فاصله میان سالهای 50 ق . م تا 114 میلادی ساخته شدند . مرکز نخستین این سری فوروم ها قسمتی از رجیوی هشت را بوجود آورده و به درستی به نام فوروم رومانوم ماگنوم نامیده می شود . عنوان فوروم رومانوم بطور کلی به سری ساختمانها و فضاهائی که در جهت جنوب شرقی گسترش یافته اند اطلاق می شود .

و به طور خلاصه می توان گفت :

به دلیل وسعت این متدن برای این که امپراتوری ها بتوانند نظارت خود را داشته باشند در بخش های مختلف اردوگاههای نظامی ایجاد کردند که کسترا نام گرفت و دارای شکل شطرنجی است .

در گذشته آثار هنری – معماری و شهرسازی رومی ها با این پندار که کپی معمولی از کارهای یونانی است نادیده انگاشته می شود .

یونانیان   هنرمند

رومیان     مهندسان عملی که هیچ گونه نظریه زیبا شناختی ندارند .

احتمالا روم اعجاب انگیزترین و پیچیده ترین ترکیب شهری دوره ی باستان بوده است . شکل کلی شهر به صورت مربع یا مستطیل بوده .

فوروم مشابه آگورا در یونان است که از یک صحن با ستونهایی در اطراف ان و یک سالن جلسه مستقر در یک سوی آن به وجود آمده .

دو محور اصلی شهرهای رومی = دکومانوس و کاردو

سه گروه اصلی شهرهای امپراتوری روم = کلینا (اسکانهای نوبنیاد) میونسیا (مراکز قبیله ی مهم ) سیوتیاش (مراکز تجاری و اداری قبایل محلی)

شهرهای قرون وسطی

شهرهای قرون وسطای اروپا (قرن 11 الی 15) بر اساس منشاء پیدایش آنها به پنج گروه کلی دسته بندی می شوند . سه گروه از این پنج گروه شهرهای هستند که به طور طبیعی رشد کرده اند :

1 – شهرهای رومی مبدأ هم آن دسته از این شهرهاست که موقعیت شهری خود را علی رغم کاهش وسعت طی قرون وسطی حفظ نمودند . و هم ا« دسته از شهرها که پس از سقوط امپراتوری متروک شده اما دوباره در مکان قدیمی حیاتی تازه یافتند.

2 – باروهایی که نخست به عنوان پایگاههای نظامی بنا شده و سپس عملکردهای تجاری یافتند .

3 – شهرهائی که در اثر رشد طبیعی روستاها بوجود ا»دند . سایر گروهها ، نوشهرهائی هستند که در یک برهه خاص زمانی بصورتی رسمی احداث شده اند . این نوشهرها گاه طبق طرح از پیش تعیین شده ای شکل یافته اند و گاه نیز بدون طرح پیشین بنا شده اند .

4 – باستیدها که در فرانسه ، انگلیس و ولز هستند .

5 – شهرهای احداثی که به طور کلی در سرتاسر اروپا پراکنده هستند .

فمر شهرهای قرون وسطی

شهرهای قرون وسطای هر یک از پنج گروهن مطرح شده فارغ از منشاء ظهورشان از زمینه اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مشترکی در تمامی کشورهای اروپائی برخوردار بودند . همچنین بسیاری از جزئیات بصری این شهرها مشابه یکدیگر بود . همان ساختمانهای محلی خاص هم در شبکه شطرنجی نو شهر های طراحی شده و هم در بافت کنترل نشده و آزاد شهرهای طراحی نشده آن زمان دیده می شود . عناصر و اجزای اصلی تشکیل دهنده شهر قرون وسطایی بطور کلی عبارتند از : حصار با برجها و دروازه های مربوطه خیابانها و سایر فضاهای تردد فضای بازار که احتمالا بازار و سایر ساختمانهای تجاری را در بر می گرفت . کلیسا که معمولا در محل خاص خود قرار داشت و بطور کلی ساختمانها و باغات خصوصی مربوطه شهر .

حسار :

چنین به نظر می رسد که از میان بزرگترین ده شهر انگلیس که از آمار مالیات سرانه سال 1377 بدست آمده تنها بستن از یک سیستم کامل دفاعی بی بهره بوده که در این یک مورد نیز خندقی پیرامون شهر وجود داشته است . از میان 40 شهر بزرگ انگلیس تنها سه شهر فاقد تدابیر دفاعی بوده اند . حصار شهر تنها هنگامی مورد نیاز بود که سرمایه موجود در اسانی شهری محتاج به حراست باشد .

یک تفاوت عموده بین سیستم دفاعی شهرهای انگلیس و شهرهای اروپا وجود دارد . در قرن چهاردهم میلادی به علت صلح و آرامش حاکم بر جزیره از اهمیت حصار دفاعی شهرهای انگلیس به شدت کاسته شد . در نتیجه از آن پس حصار تنها به عنوان مانعی برای اخذ گمرکات محسوب می شد و با اخذ حقوق گمرکی از کلیه کالاهائی که از دروازه های شهر می گذشتند منافع تجاری شهروندان حفظ می شد .

خیابانها

تمامی شهرهای قرون وسطی حداقل شامل یک فضای باز بودند که به عنوان بازار عمل می نمود و در ذیل به بحث پیرامون آن خواهیم پرداخت هر چنمد چنانکه هوارد سالمان تاکید دارد وجود چنین فضاهای خاص تجاری در شهر نباید مانع از درک این حقیقت شود که در واقع تمامی شهر قرون وسطی بطور کلی بازار بوده است . تجارت و تولید در تمای شهر گسترده بوده است در فضاهای باز و فضاهای بسته در فضاهای عمومی و فضاهای خصوصی . در نتیجه خیابانهای اصلی شهر که از دروازه ها تا مرکز شهر کشیده شده و چیزی بیش از کوچه های باریک و نامنظم شهرهای با رشد طبیعی بودند . هم تداوم فضای بازار بوده و هم خطوط اصلی ارتباط محسوب می شدند . از مفهوم شبکه تردد نیز مانند تردد وسایل نقلیه خبری نبود . در نتیجه زمینهای حاشیه خیابان بخصوص در نزدیکی دروازه ها و بازار شهر سرمایه ای تجاری محسوب شده و رشد و توسعه مداوم ـن امری طبیعی بود . همچنین بعدها ایجاد راهی باریک معمول شد که به خیابانهای باریک و حیاطها و باغات پشت دسترسی ایجاد می کرد . شهر لندن یکی از بهترین نمونه های یک چنین شبکه داخلی می باشد .

صحن کلیسا

دیگر فضای باز شهر قرون وسطائیی فضای باز مقابل کلیسا است که به پبارویس شهرت دارد . پارویس یا فضای مقابل کلیسا در قرون وسطی را نباید با زمین قبرستان اشتباه گرفت چرا که زمین قبرستان چنانکه در انگلیس تداول بوده معمولا چسبیده به کلیسا بوه است . مومنین قبل و بعد از مراسم در پارویس یا صحن کلیسا اجتماع می کردند آنها در اینجابه وعظ و خطابه ای که گاه در فضای باز ایراد می شد گوش فرا می دادند و شرکت کنندگان در مراسم تشییع گاه از ان می گذشتند . در اینجا در مقابل در ورودی غربی کلیسا از قرن دوازدهم به بعد مراسم عشاء ربانی برگزار می شد . در اینجا روستائیان اسبهای خود را می بستند و به سرعت بساطهای گوناگونی بر پا می شد . با این همه پاریس هیچگاه قصد رقابت با میدان بازار را نداشته است وجود پارویس یا گورستان در بریتانیا به آن مفهوم بود که کلیسا در فضای خود بنا شده است . از آنجائی که پارویس در بسیاری موارد در کنار و چسبیده به فضای بازر قرار داشت هسته ای دو بخشی را تشکیل می داد که یکی از خصوصیات شهرهای قرون وسطی چه آنها که طراحی شده بودند و چه آنها که نبودند محسوب می شد .

منشد شکل گیری شهرها :

روستای قرون وسطی هنگامی که عملکرد ثانوی مرکز تجاری محلی یافته و صنعت تخصصی کوچکی که بخش کمی از جمعیت را به خود مشغول داشت در ان به وجود آمد به شهر بدل شد به محض آنکه شهر قدرتی بدست اورد و تجارت خود را توسعه داده و بازار کافی برای تولیدات خودش کسب نمود به درصد شاغلین حذف تخصصی غیر کشاورزی افزوده شده و از ارتباط این گروه با بخش کشاورزی کاسته شد . اما این حقیقت را بایستی به خاطر داشت که تنها بخش کوچکی از این ساکنین ارتباط خود را با زمین از دست داده و بخش اعظم مایحتاج روزمره کشاورزی شهر توسط تولیدات محلی تامین می شد .

نظرات در مورد:عناصر شهری یونان

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 20 / 1 / 1391برچسب:عناصرشهری یونان,معماری یونان,یونان,معماری سنتی, ] [ 16:8 ] [ مسعودسرلک ]

معماري پل هاي سنتي در ايران

 

مقدمه

 

سالهاست که سخن از حفظ ، احیاء و باز زنده سازی ارزشهای گذشته است و همه صابنظرانمتفق القولند که حفظ ارزشهای اجتماعی و فرهنگی موجب هویت ملی است. اما از طرفیشناخت و پالایش ارزشهای گذشته و برگزیدن بهترین آنان و تطبیق آنها با شرایط زمانی ومکانی بطوری که منطبق با نیاز های جامعه امروز باشد نیز مسئله ای است که باید مدنظر قرارگیرد .

از این گستره ، معمار ی که از پر اهمیت ترین عناصر ارزشیهر ملت است، سهم بسزائی دارد و غور در این معنا در حیطه معمار ی بعهده معماران اینعصر گذاشته می شود . در این راستا همواره استاد گرانقدر محمد کریم پیر نیا که عمرخویش را در راه شناختن معماری ایرانی و اسلامی و انعکاس آن به نسلهای جوانی که بهنحوی در این مسئله دخالت دارند بر زبان می آورند . پس به پاس قدر دانی و نیز ارجنهادن به زحمات چندین ساله استاد و همچنین احترام به فرهنگ و هنر اصیل ایرانی واسلامی بر هر ایرانی است که احساس مسئولیت نموده و در جهت احیاء ارزشهای اسلامی وایرانی در هر زمینه ای تلاش و کوشش کند و در طرح های معماری حتی المقدور اصولمقدماتی معماری ایرانی و سنتی خویش را بکار گرفته و ضمن تلفیق آنان با تکنولوژیجدید ، ماهیت فلسفه وجودی آنها را همچنان حفظ نمایند.

اصول مذکورشامل پنج مورداست:

-
مردم واری : یا کاربرد مقیاس انسانی و پرهیز از هر گونهبیهودگی و شکوه بیجا و آذین بی سود .

-
خود بسندگی : یا بهره گیری ازامکانات و مصالح محلی و آنچه که معماران (بوم آورد) گفته اندوپرهیزازهرگونهوابستگی ونیاز.
-
پیمون : یا اندازه ها و معمیار هایی که تناسب پیکره وکالبد بنا را از لحاظ درستی ، استواری وزیبایی تضمین میکرده است.

-
درونگرائی : این اصل بویژه در منازل مسکونی که همیشه مورد توجه مردم این سرزمین بوده وخوش داشته اند که چهار دیواری اختیاری باشد.

-
کنج و نیاز: یا پرهیز ازکاربرد اندازه های بیش از نیاز که باعث هدر رفتن مصالح و بالا بردن هزینه می شدهاست .

علاوه بر اصولی که ذکر شد عناصری چون آب ، نور ، باد و ... در معماریسنتی نقش حیاتی ایفاء می کرده اند . یکی از مسائل مهم در شناخت معماری سنتی ایرانانقطاع فرهنگ معماری سنتی و پیدایش گونه هایی از فضا های جدید معماری و شهری است کهغالبا با فضا های سنتی کاملا متفاوت هستند ، چونکه بسیاری از معماران بیش از هر چیزبه پدیده های شکلی و بصری اندیشیده اند و بسیاری از مسائل ، مباحث و نکات فرهنگی ،تاریخی و اجتماعی را به اندازه کافی مورد توجه قرار نداده اند.

معماری سنتیقبل از پیدایش تکنولوژی و مصالح جدید ساختمانی در تمام نقاط کشور و به هر شکل و بههر کیفیت نوع معماری افقی و با هویت بشمار می رفت که در طی سالیان دراز و قرنهایمتمادی مصالح و شیوه های فنی ویژه خود را داشت. این نوع ساخت و ساز بومی بسیار بجامی نمود و به موقع و کاملا ارزنده و منطقی و گاه نیز بس شکوهمند بود و هنوز همبعنوان یک معماری شریف و برخوردار از مقیاس انسانی دارای همان ارزش و اعتبار است . تحلیل معماری ایرانی نشان می دهد که به رغم کثرت و تنوع و پیچیدگی بناها ، اصول ومفاهیم و الگوهایی در طول زمان به گونه های مختلف در این معماری بکار گرفته شده اندافزون بر آن این نتیجه بدست آمده که تکامل معماری ایران بیشتر بر تعالی اصولی ومفاهیم و الگوهای جدید در جریان نوعی فعالیت هوشمندانه و ماهرانه معماری استواربوده است. با پذبرش این امر ، میتوان در معماری امروز ایران نیز به همان اصول ومفاهیم و الگوها پرداخت و آنها را در جریان یک فعالیت خلاق تکامل بخشید و به پیشبرد.

با بررسی و تحلیلالگوهای تاریخ معماری ایران و عناصر اصلی تشکیلدهنده آنها این نتیجه حاصل می شود که این عناصر و الگوها اگر چه هر یک در دورهمعینی از تاریخ معماری این سرزمین خلق شده اند لکن با حضور ممتد در دوره های بعدی ،تکامل و پالایش یافته و دارای هویتی مستقل از زمان شده اند . مفهوم عامی را از یکالگو و یا یک عنصر در معماری ارائه می کنند که شأن تجریدی یافته و دارای تصویر ذهنیو حامل بار خاطره عاطفی است .

با نگرشی بر سایر سبکها و مکاتب معماری ،معماری منفجر شده دوران نهضت (Modernism) بدون هویت و بدون گذشته تاریخی و ریشهفرهنگی قادر نیست که پاسخگوی باور های فرهنگی ایم مرز و بوم باشد و همچنینناساختارها و ضد ساختار گونه دیکانستراکتیویستها ( Deconstraction ) برای جامعهپایبند به سنتها و میراث فرهنگی ، قابل درک نیست چون هنر معماری اصیل کشورمانهیچگاه با پرخشگری نسل عصیانزده قرن حاضر همراه نشده و متانت و سنگینی بیان خود راحفظ کرده است .

پس ضرویست که معماران این عصر با شناخت ، پالایش و بهرهگیری مناسب از محاسنات سایر مکاتب و سبک های معماری و عجین نمودن آنها با فرهنگخودی (نه مقلدانه) ، معماری ایران را که همواره مورد توجه بوده احیاء نموده و دراین برهه از زمان ، معماری پس از پهلوی دوم (عصر انقلاب جمهوری اسلامی) را تجلینموده که همانا از اهداف قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان می باشد. ( بند 1 ماده2 )امید است طرح این موضوع ، انگیزه ای برای سایر معماران جهت ادامه بحث و همچنینادامه منطقی و تکاملی تاریخ معماری بسیار با ارزش گذشته مان و مناسب معماری امروزباشد.

 

نظرات در مورد:معماري پل هاي سنتي در ايران

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 27 / 12 / 1390برچسب:پل های ایران,پل های سنتی ایران,معماری سنتی,عمران,جزئیات پل ها, ] [ 16:46 ] [ مسعودسرلک ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باسلام!...مدیریت سایت ازشمابه خاطرحسن انتخابتان تشکرمیکند.این سایت درنظرداردقدمی تازه دررابطه باپیشرفت پروژه های معماری وعمرانی بردارد.
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 377
بازدید کل : 152557
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما Future Google PR for memarie-modern.lxb.ir - 7.10
افزایش آمار سایت
قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو